+میخواستم امروزم برم کوه، ولی یه خرده پشت پام درد میکرد، دیگه نرفتم.
++کلا حالم از روزای تعطیل بهم میخوره. کار خاصی برا انجام دادن ندارم. اکثرا تو گوشیم. برا همینه این کوهو آوردم وسط حداقل یه تکونی بدم به خودم.
خیلی سرم تو گوشیه و به جاش خیلی کارا میتونم بکنم ولی خب دوباره این عن شد بلای جونم.
ازونجایی که دوربرم آدم زیاد نیست، بیشتر کارکرد گوشی داشتن ارتباط اجتماعیه.
اگر چندتا دوست پایه داشتم، و یه دوست دختر در کنارش، قطعا سرم کمتر تو گوشی میبود. قبلا تجربش رو داشتم و دیدم که همچنی اتفاقی می افته.
ولی خب الان؟ هیچ.
+++یه پست +18 میخوام بزارم البته رمز دار. رمزو میدم پیام بدید.
سلام
به منم رمز میدی؟
سلام
وبلاگتو بزار
بعد حالا
اون چیزی که فکر میکنی اشتباهه و باید عوض شه خودتی. اعتماد کن. با انقدر کول باشی که دیگران بخوان باهات وقت بگذرونن. نه فقط ذهنت، ذهن و جسمت باید با هم تغییر کنن. یه تلاش ۶ ماهه میتونه برای شروع خوب باشه. اونوقت نتیجشو میبینی
هوووم
مرسی بابت راهنمایی
آدم وقتی مشغله هاش بیشتر بشه آرزوی یه روز تعطیل رو خواهد داشت
انشالله رفیق پایه و زید باحال همه جفت و جور بشه
نه دوست دارم کلا سرکار باشم
فک میکنم یه راهیه تا ذهنم مشغول بمونه و به چیزایی که آزارم میدن فک نکنم
میتونی برای اپلیکشن های پراستفادهت تایمر مشخص کنی که خارج از اون تایم نتونه وقتتو بگیره.
یه بار تلاش کردم ریختم همچین اپ هایی رو ولی نشد.
مشکل چیز دیگه ایه که باید رفعش کنم
ایشالا که پیدا میشه
دوس دخترِ خوب رومیگم
کم خرج و کم اصطحلاک
رمزت رو به منم بده
خوب، کم خرج، کم استهلاک ولی پر اصطکاک
یادم بنداز بدم بهت