-
111. ناشناسا
شنبه 18 بهمن 1399 21:44
+کسایی که میایید وبم، بیایید اعلام حضور کنین بشناسمتون :))
-
110.
چهارشنبه 1 بهمن 1399 01:43
Bile bile yаndı yüreğim Yаnа yаnа söndü yüreğim Benim sonum sende bilirim Unutаmаdım seni ببینید تو یوتیوب: https://www.youtube.com/watch?v=-Lj9Q36lR58&ab_channel=s.sevgimy%C4%B1lmaz
-
109
پنجشنبه 4 دی 1399 02:34
+بیشتر از 3 ساله که وب دارم این وبو از اسفند 06 زدم بارها گفتم، اینجا کلی از خاطرات و اتفاقات این چند سالم رو نوشتم و بازم میگم، دوسش دارم :)))
-
109.
پنجشنبه 4 دی 1399 02:34
+بیشتر از 3 ساله که وب دارم این وبو از اسفند 06 زدم بارها گفتم، اینجا کلی از خاطرات و اتفاقات این چند سالم رو نوشتم و بازم میگم، دوسش دارم :)))
-
108
پنجشنبه 20 آذر 1399 01:29
+خب یه وبی رو خوندم و عنم گرفت اومدم اینو بگمو برم
-
107. چه جالب
یکشنبه 13 مهر 1399 01:51
+خیلی جالبه، نزدیک به 3 ساله که وب دارم. اولش اصن قصدم نوشتن نبود، برا یه چیز دیگه وب زدم. ولی کم کم روزمرگیا رو خوندم، وبها رو چک کردم، وبمو خوندین و منم کم کم افتادم تو خط روزمره نوشتن و اینا :)) این وب اتفاقای زیادی توش داره، شاید اونقدر هیجان انگیز نبوده، اما از بدترین لحظات زندگیم تو این چند سال تا بهترینش توش...
-
106. Amy Lee قشنگ، زیبا
جمعه 27 تیر 1399 23:52
+برید اینو گوش بدید، محو آهنگش میشید... https://youtu.be/PJGpsL_XYQI
-
105. دلتنگ چیزی که نیست...
یکشنبه 22 تیر 1399 01:37
+دلتنگ چیزی میشم که نیست دلتنگ کسی میشم که نبوده دلتنگ لحظاتی میشم که نبوده ++حسودی بقیه رو میکنم حسودیِ احساسات بقیه غبطه، بهتره بگم غبطه میخورم. +++غبطه میخورم به کسی که بودم. به کسی که میتونستم باشم. اما نیستم. به جاهایی که میتونستم برسم، به پیشرفتایی که میتونستم داشته باشم، اما نرسیدم، و نداشتم. چرا این شکلی...
-
104
جمعه 20 تیر 1399 02:38
+این زندگیمونه که داره میگذره. هیچ دقت کردین؟
-
103
چهارشنبه 11 تیر 1399 01:09
+ولی این حجم از دوست داشته نشدن غیرقابل تحمله...
-
102
پنجشنبه 8 خرداد 1399 02:01
دقیقا همون چیزایی که راجبش فک میکردم، رویا داشتم و فک میکردم میشه که خوب باشه، دقیقااا از همونا داره در مورد یکی دیگه صحبت میکنه زیبا نیست؟ ++نمیدونم چرا همچین کاری با خودم میکنم. چیزی که شروع نشده بود رو تموم نمیکنم. برزخیه که گیر انداختم خودمو توش. شاید همینه چیزاست که بهم ثابت میکنه زندم، میتونم حس داشته باشم!...
-
101. وب
سهشنبه 16 اردیبهشت 1399 01:53
+هر چند وقت یه بار میام وبمو میبینم که بیشتر از 2 ساله دارمش و خوشحال میشم. همین طوری، الکی :)) نمیدونم از چیش خوشحال میشم ولی در هر صورت حس خوب میده بهم.
-
100. سوال
پنجشنبه 11 اردیبهشت 1399 00:48
+واقعا یه سوالی برام پیش اومده. خیلی جدی دارم بهش فک می کنم: چرا هیشکی از من خوشش نمیاد؟ چرا هیشکی نخواسته سرصحبتو با من باز کنه، صحبت کنه بخواد بیشتر منو بشناسه؟ چرا من همیشه تلاش کردم ولی به در بسته خوردم؟ له شدم به معنای واقعی کلمه ولی برای کسی مهم نبودم؟ ""چرا من دوست نداشتنیم؟""
-
99
پنجشنبه 11 اردیبهشت 1399 00:44
+آه، مُردم از سر رفتن حوصله
-
98. افکار نصفه شبی...
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1399 04:03
+از هر زمان دیگه بیشتر این ۷ سال گذشته جلو چشمم میاد. اینکه واقعا چیکار کردم؟ دارم چیکار میکنم؟ اصن دارم کار درستو میکنم؟ واقعا؟ من الان ۲۵ سالمه! نباید خیلی چیزا رو شروع میکردم قبلا؟ نباید خیلی بیشتر درآمد داشتم، زودتر کار میکردم؟ نباید تجربههام بیشتر می بود؟ ۳-۴ سال خیلی مهم رو الکی سر هیچ و پوچ حرص خوردم. سر...
-
97
سهشنبه 26 فروردین 1399 02:53
خستم و دست و دلم به هیچ کاری نمیره
-
96. :((
جمعه 15 فروردین 1399 21:24
+یه چند روزیه یه جوری شدم ترکیبی از ناامیدی، خستگی، عصبانیت، بی حوصلگی نمی دونم چرا شایدم می دونم و خودمو زدم به نفهمیدن
-
95. وبم!
جمعه 1 فروردین 1399 02:09
+وبم شد 2 ساله! البته زودتر وب داشتم ولی قبلی رو حذف کردم بنا به دلایلی. اون اوایل به خودم میگفتم که چرا من مثل بقیه یه وب ندارم که خیلی وقت قبل درست شده باشه، که البته الان وبم همین شکلیه. 2 سال زیاد نیست ولی کم هم نیست. + خیلی خیلی اتفاق افتاد از اون موقع تا حالا. اوج افسردگی و درموندگیم بود 2 سال پیش. اوج استیصال....
-
94. من بی تو
جمعه 1 فروردین 1399 01:52
+تو نیستی تا شب ها، هم رو بغل کنیم و بخوابیم. تنها کاری که میکنم، بغل کردن بالشمه. تنها چیزی که دارم همینه. که شاید یه خرده کمتر حس تنهایی کنم.
-
93. :))
شنبه 7 دی 1398 17:52
+ سردرد دارمیه خرده فکرم به هم ریخته ستدست و دلم به کاری نمیرهفک کنم چون کار زیادی سرم ریخته برا اونسعی می کنم از یه گوشه ی کار بگیرم و همون رو ادامه بدم تا حالم بهتر شه+یه هفته رفته بودم شهرستان، کار خاصی نکردمکارام برا اون مونده و استرس دارم که همه دارن یه کاری می کنن ولی من نه :/
-
92. پشم ریزون!
شنبه 30 آذر 1398 00:44
+با یکی از سال پایینینا سلام و احوال پرسی داشتمبعد الان توییتای طرفو دیدم،حقیقتا مویی نموند رو بدنمفکر نمی کردم با همچین افرادی حتی سلام علیک داشتم، همچین افراد مزخرفی و گنده گوزی
-
91. خب که چی؟
جمعه 29 آذر 1398 23:25
+هر از چندگاهی باید این سوالو از خودم بکنمبه خصوص وقتی یه کاری رو از روی احساسات میخوام انجام بدمواقعا خب که چی؟انتظار داری چه اتفاقی بیوفته؟فلان کارو میکنی، فلان چیزو میگی، فلان درخواستو میدی، به نظرت می تونه اتفاق خاصی بیوفته؟به نظرت همه این کارا باعث کوچیک شدن خودت نمیشه؟باعث نمیشه که یه جوری در دسترس دیده بشی؟همه...
-
90. تغییر
پنجشنبه 28 آذر 1398 20:22
+دارم میرم شهرستانحس میکنم این چند وقته تغییر کردم، نه که خودم تلاش کرده باشم، همین جوری روحیاتم فرق کردهحوصله م برای روابط احتماعی کم شدهبیشتر از دو سه دیقه چت نمی تونم بکنم با یکی حوصلم نمیکشهارتباط با دختر؟ اصن نمی تونم تحمل کنم!فکر اینکه هی سوال کنه، هی پیام بده، هی چرت و پرت بگه و ۲۴ ساعته باید آنلایت باشی،...
-
89.
جمعه 22 آذر 1398 20:24
هر بار که چک می کنم وبش رو، حالم از همه جهات بد میشهشاید باید خوشحال باشم که خوشحاله، حالش خوبه و ایناولی نمیشه، نمی تونم...
-
88. #حال_مزخرف_امشب
یکشنبه 17 آذر 1398 21:32
+دهن کسی سرویس که حال خوب صبحتو میرینه توش!لعنت به اونی که نداشته هات، نتونسته هات رو، ضعفات رو، هر چی که دنبالشی ولی نمی تونی بهش برسی رو، گندایی که زدی رو به رخ ات میکشهسعی می کنی بخندی باهاش، سعی می کنی توجه نکنی، سعی می کنی بحث رو عوض کنی، ولی همین طور رو اعصابت، رو مخت، رو همه چیت رژه میره+و باز هم روز از نو و...
-
88. اون که رفته...
شنبه 9 آذر 1398 15:42
+شاعر میگه که: دل هیشکی مثل من غم نداره مثل من غربت و ماتم نداره حالا که گریه دوای دردمه چرا چشمم اشکشو کم میاره اون که رفته دیگه هیچوقت نمیاد تا قیامت دل من گریه میخواد
-
87
شنبه 9 آذر 1398 00:40
+خیلی خیلی سبک شدم وقتی دوتا پست قبلی رو گذاشتم خداروشکر :))
-
86. آینده
جمعه 8 آذر 1398 23:58
+قشنگ نشستم توی محدوده ی امن خودم! بدون اینکه یکی دو سانت جابه جا شم. دوست دارم برم، حرکت کنم، برنامه بریزم، کارای جدید بکنم. کمتر نشخوار فکری کنم، کمتر وقتمو به بطالت بگذرونم. کمتر در دسترس دیگران باشم، برای خودم باشم. کمتر به بیرون نگاه کنم، بیشتر به خودم نگاه کنم. +همراه زندگی برم جلو. نمونم عقب. اصرار نکنم روی یه...
-
85. حرف حرف و حرف
جمعه 8 آذر 1398 23:47
+جای یه زخم رو بخارونی همیشه زخم می مونه هیچوقت خوب نمیشه حداقل اگه بزاری خوب شه، فقط جاش میمونه. درسته مثل قبلش نمیشه. +دوست دارم متن های طولانی بنویسم. اعصابم خورد شده. ازینکه دوست داشته نمیشم و دربه در دنبال اینم که نظر یکیو به خودم جلب کنم. تا این حس بد رو یه خرده از خودم دور کنم. از یه طرف دیگه راه درست رو هم...
-
84
جمعه 8 آذر 1398 18:53
+امروز گذشت به لش کردن لش کردن محض! تا ساعت 12-1 که اصن خواب بودم، بعدشم دوتا نارنگی خوردمو توی نت بودم، الکی هم چرخیدم ^__^