اولین ها

خب آیا من پررو ام؟؟

میشینم با‌ مادرم بحث میکنم و عکس بهش نشون میدم که ایشون چطورین و مورد خوبی هستن یا‌ نه؟ یا‌ اینکه میشناسین خانواده ش رو و .... از این دست حرفا.

خودم میفهمم برا مادرم یه جورایی سخته در مورد اینا حرف زدن.


انگار زن گرفتن یه جور پررویی حساب میشه! چرا آخه؟؟

حالا من که حرکت خاصی هم نزدم تو عمرم. 


همین حس خجالت بی معنی که کلا هست تو  خانواده در مورد موارد دیگه صادقه. 

رورارویی با اولین ها سخت بوده برام و صد البته آماده نبودم برابرشون. 

خیلی وقتا خودم تصمیم گرفتم که چیکار کنم با این قضایا. 

کاشکی قبل این اولین ها حداقل یه آمادگی میدادن به آدم.

امیرعباس گلاب-بازم رفت

اینم به نظرم شاده چرا آخه!!!!

نکنه من یه چیز دیگه میشنوم؟؟!!



دانلود آهنگ

غم فراق

و می سوزم در غم فراق تو...


امیرعباس گلاب-گونه

تو سیاهچاله گونه ات دل من حبس شد...

چقدر خوبه  این آهنگ!!!



دانلود آهنگ

خب خب دارم رکورد میزنم! ۳۹ تا پست در عرض ۴ روز

به قول همون، رکورد زدیم!

عادت ۱: نتیجه

خیلی خوب بود. وقت برا خود گذاشتن‌. دوست خوبم راست میگه، یه دیقه برا خود خیلی تاثیر داره.

اصلا میدونی چیه این کار؟؟؟ انگار حداقل یه نقطه از زندگیت رو گرفتی رو دستت و این باعث میشه گرفتن بقیه نقاط زندگیت تو دستت راحتر بشه.

خلاصه این کارو ادامه میدم و نقاط گره دیگه ای برا خودم تو طور روز درست میکنم. 

نتیجشو حتما میگم...

دو تا آدم که ۳۴ ساله دارن با هم زندگی میکنن هنوز حرف همو نمیفهمن و نمیتونن درست با هم حرف بزنن و هی به سر و کول هم میوفتن...

عادت ۱: آهنگ

خب اصلا نمیخوام قضیه رو پیچیده کنم.

الان قرار گذاشتم با خودم که ساعت ۵ تا ۵/۵ هر روز، بشینم فقط آهنگای تو گوشی رو گوش کنم. 

همین. نه چیز سختیه، نه پیچیده، نه طولانی‌.


ادامه پست قبلی، میشه گفت یکی از همین راهکارها، مدیریت وقتم تو اینجاست.

رو این هم باید فکر کنم.

برنامه ریزی و هدف گذاری

بزرگترین چیزایی که به نظرم جلوم رو گرفتن یا اینکه اعتماد به نفسمو آوردن پایین:

۱. نداشتن کار یعنی بیکار بودن!

۲. وقت تلف کردنای بسیار

۳. نداشتن ارتباطات، با همونا!

فک کنم رو هر کدوم از اینا، البته با الویت مورد ۱ کار کنم، میتونم مورد ۲ و ۳ رو به خوبی حل کنم.

تو کتاب قدرت عادت نوشته که با حمله به یه عادت بد و تمرکز روی اون و تلاش برای تغییرش، میشه تدریجا تغییر رو به همه جای زندگی کشوند. 

پس من لازمه یه عادتم رو کنار بزارم، یا اینکه یه عادت جدید برا خودم بوجود بیارم. 

روش فکر میکنم ببینم چیکار میشه کرد.


سعی میکنم...

تمرکزم واقعا به فنا رفته.

مدت طولانی هستش که این جوریم. یه برنامه رو فوق فوقش 3 4 روز بتونم ببرم جلو.

بعدش با کوچکترین اتفاقی که پیش میاد برنامه رو خراب میکنم و ادامه نمیدم. انگار یه پدر سوخته ای نشسته توم! و دلش نمی خواد رو یه مسیر برم جلو. 

البته دلش زنم میخوادا!! یه پدر سوخته ای که دومی نداره.

سعی میکنم برم جلو

سعی...

سعی...

سعی...

همه بحثا به کنار، یه دلشوره به دلم افتاده که آیا قبل رفتن، درِ خونه رو قفل کردم و رفتم یا نه؟؟؟

آخه من با این همه استرس چیکار کنم!

الان خونه رو خالی کرده باشن شما جوابگویید؟؟؟

هر دم از این باغ می رسد خبری :|


خب انگار سینوزیت هم دارم که داره سرم رو میترکوووووووووونه!

بس دیگه خدایا، خسته شدیم!

استیون هاوکینگ

خبر در گذشت ایشون رو امروز شنیدم. خب آدم ناراحت میشه. قرار بوده تو 21 سالگی بمیره ولی تو 76 سالگی مرد!


یه جمله خوب ازش خوندم که گفته بود: 


 من می‌خواهم نشان دهم تا هنگامی که انسان‌ها از نظر روحی ناتوان نشده‌اند، نباید با نقص‌های فیزیکی خود محدود شوند.


حرف واقعا قشنگیه.

 البته که از لحاظ روحی ببازی، کارت تمومه...

کمی درباره نجوم!

خب دوستم در مورد نجوم خواست.

در‌مورد اینکه تز کجا باید نجوم خوند، والا فرق میکنه چی رو بخوای بدونی. 

مثلا اخترشناسی داریم که یه گرایش از رشته فیزیکه.

یه سری دیگه از بخشای نجوم مربوط میشه به بحثای نسبیت خاص و عام که بیشتر در رابطه با فضا-زمان و سیاهچاله و مبدا دنیا و آفرینش و .... که حتی ازش بحثای فلسفی هم درمیاد.

یه سری دیگه هم مربوط میشه به همین اطلاعات عمومی سیاره ها و ستاره ها و....


حالا در مورد همین مورد آخر یه خرده بحرفیم :) 


خب میشه چیزایی که تو فضا هست رو یه دسته بندی کرد. 

سیاره ها، ستاره ها، سیارک ها، قمرها، غبارات فضایی، پرتوهای کیهانی ، سیاه چاله ها و ... که هرکدوم هم میتونن یه دسته هایی داشته باشند.


یه سری چیزای دیگه هم هست مثل منظومه های شمسی مثل منظومه خودمون، که به طور معمول یه ستاره وسطش هست و سیاره هایی در حال چرخش اند به دورش.


سیاره خودش میتونه سنگی باشه و با چگالی بالا، مثل زمین، مریخ، عطارد، زهره. 

و یا میتونه گازی باشه که البته مرکزش هسته سختی داره. مثل مشتری، زحل ، اورانوس و نپتون. 

در مورد مشتری میدونم که بیشتر از گاز هیدروژن ساخته شده. و فشار هیدروژن در اون خیلی حیلی زیاده. عددش یادم نیست ولی شاید چیزی در حدود ۱۰۰۰ اتمسفر. پس هر چی به داخل سیاره میریم غشار بیشتر میشه که در نهایت گفته شده هسته مشتری هیدروژن جامد هست. اتمای هیدروژن مثل یه فلز قرار گرفتن.

کلا مشتری سیاره جالبیه. مثلا به خاطر شرایط خاصی که توش هست، یه طوفانی رو سطحش دیده شده که فک کنم به اسم چشم قرمز شناخته میشه. این طوفان اندازه ای برابر ۵ برابر زمین داره که از اولین بار که مشتری دیده شده که فک کنم بیشتر از ۲۰۰ سال باشه هنوز اون طوفانه ادامه داره.

مشتری گفته شده که نقش جدی تو فراهم شدن شرایط حیات توی کره زمین داشته، چرا که تو مسیر بیشتر سیارکه هایی بوده که در مسیر برخورد به زمین بوده اند و اگر به مشتری برخورد نمیکردند ، به زمین میخوردند و حیات زمین رو از بین میبردند.

مشتری ۴ تا قمر مهم داره و یک عالمه قمر کوچیک. قمرای کوچیکش رو خودم با تلسکوپ دیدم و به راحتی دیدن میشن.


بعضی از سیتره ها یه حلقه هایی هم دارند که مشخصترین اون ها، زحل هستش. حلقه های زحل شامل یک سری غبارات و سنگهایی هستش که به دور اون دارند میچرخند. اون رو هم دیدم تو تلسکوپ. خیلی خیلی خوشگله. چگالی زحل خیلی کمه جوری که اگه میشد تو اقیانوس انداختش، رو آب میموند. 


در مورد زمین که حدود ۵ میلیارد ساله تشکیل شده. قبلا گویا بزرگ تر‌بوده ولی خب چیزای زیادی بهش برخورد کردن و جدا شدن بخشی از اون شده. مثلا انگار خیلی قبل یه سیاره در حد و اندازه مریخ به زمین برخورد کرده که باعث تغییرات شدید تو زمین شده، از جمله اینکه بخشی از زمین کنده شده و تدریجا ماه شکل گرفته.


مرکز منظومه شمسی هم خورشید قرار گرفته که یه ستاره هست. سوخت ستاره ها، هیدروژنه که تحت واکنش همجوشی هسته ای، دو اتم هیدروژن تو دمای بسیار زیاد مرکز ستاره به هم برخورد میکنن و یه اتم هلیوم تولید میکنند که مقدار زیادی انرژی آزاد میشه. این انرژی در نهایت به زمین میرسه.

فاصله زمین تا خورشید 150 میلیون کیلومتره. نور 8 دقیقه زمان میخواد تا از خورشید به زمین برسه. یعنی اگه یکی خورشید رو برداره از جاش، 8 دیقه طول میکشه تا ما بفهمیم :|

عطارد نزدیک ترین سیاره به خورشیده و هیچ اتمسفری نداره. جالبه که زهره از خورشید دورتره ولی داغ تره چون اتمسفره خیلی غلیظ داره و این باعث میشه گرما رو تو خودش نگه داره.

اکثر مداراتی که سیاره ها روی اون به دور خورشید میچرخند، یه مدار بیضوی هستش.

خورشید در هر ثانیه که میسوزه، 4 میلیون تن از وزنش کم میشه با این حال در حدود 10 میلیارد سال تخمین زده شده که عمر داره  

همین طور که واکنشهای همجوشی انجام میشه، هلیوم ها هم با هم واکنش میدهند و عناصر سنگین تر تولید میکنند. خورشید ما فقط میتونه تا عنصر آهن رو تولید کنه که به خاطر جرم و درجه حرارتش هستش. 

اگه بخوایم دقیقتر نگاه کنیم، بدن ما هم از یه سری اتم تشکیل شده. همه اینا زمانی تو دل یه ستاره بوجود اومدند. عجیب نیست؟ ستاره ها در اصل والدین ما هستن. هر تیکه از ما از یه نقطه از فضا اومده.

خورشید ما از لحاظ وزن متوسطه. ستاره هایی هستن که چندین هزار برابر خورشید ما وزن دارند. ستاره ها میتونن آبی، زرد و یا قرمز باشند که این ها  درجه حرارتشون رو نشون میده. آبی ها کمترین عمر رو دارند و خیلی هم بزرک هستن. اما قرمزها کوچکترند و عمر خیلی طولانی تری دارند.

ستاره ها بعد از تموم شدن سوختنشون، بنا بر وزن و ابعادی که دارند، اتفاقات مختلفی براشون میتونه بیوفته.

مثلا بعضیها به کوتوله سفید تبدیل میشند و یا اگه جرمشون بیشتر باشه به ستاره نوترونی تبدیل میشند. چگالی این ستاره ها اون قدر بالاست که هر قاشق از این ستاره چند میلیارد تن وزن داره!!!!

اگه جرم ستاره از یه حدی بیشتر باشه، تبدیل به سیاهچاله میشه. اون قدری نیروی جاذبه در این ستاره زیاد هست که حتی نور نمیتونه ازش فرار کنه و جذبش میشه. برا همین اسمش سیاه چاله ست. هیچکس نمی دونه تو یه سیاه چاله چه خبره، شاید یه دروازه ای به سمت یه دنیای دیگه...


داشتم می نوشتم اینقدر چیزای دیگه اومد تو ذهنم که پوکیدم! حالا در مورد هر کدوم که سوالی چیزی داشتید بپرسید دقیقتر و بیشتر توضیح میدم :)