69. سردمه

+نمی دونم چرا سردمه با اینکه هوا اون قدرا هم فرقی نکرده

-___-

68. گور پدر همه چی!

+سیل ماشینا میاد

من به خودم، به اونا، به گذشته به همه چی فکر می کنم و کلمات معنی خودشون رو از دست میدن

اینکه کجام چیکار دارم می کنم

اصن هستم، نیستم.

من هستم

من دوست داشتنیم

من می تونم ساکت بشینم و ساعت ها بدون اینکه حوصلم سر بره به یه نقطه خیره بشم

من صبورم

می تونم ساعت ها بی حرکت بشینم و منتظر باشم


+دوست داشتم بغلش می کردم و می گفتم هستم برات. نگرانش نباش. تا تو هستی، صحبت می کنی و راه میری، منم پیشتم.

گور پدره همه چی

گور پدر چیزی که تو بدنته و داره اذیتت می کنه. 

گور پدر همه چی.




67. این چراها

+اینقدر چرا میاد تو ذهنم  که گیج میشم

نمی تونم به هیچ کدومشون جواب بدم

اذیت میشم.

هی نشخوار دارم می کنم

هی فکر می کنم ولی نمی تونم جوابی برا سوالام، برا این چراها پیدا کنم