من باب این اتفاقات اخیر

+تو توییتر هشتگ #metoo انگار ترند شده و افراد دارن از تجربه های آزار جنیسشون می نویسند که دختر پسر نداره، همه دارن می نویسند.

خدا رو شکر برا من فک کنم همچین اتفاقی نیوفتاده.


+ولی چند هفته پیش تو تاکسی که بودم از این هاچ بک ها بود.

بعد فرض من و یه مرد دیگه هردو درشت هیکل نشستیم. بعد یه زنه اومد نشست کنار من.

من هرچی خودمو کوچیک می کردم و فرو می رفتم تو یارو بغلیم، بازم کامل چسبیده بودم به زنه، جوری که گرمای بدنشو حس می کردم.

ایشون هم دریغ از یه خرده جمع و جور کردن خودش، داشت با گوشیش حرف می زد و انگار و نه انگار.

خب لامصب رعایت کن، منه جوون 23 ساله یه آستانه ی تحمل دارم نمیشه که من فقط رعایت کنم و تو هیچ کاری نکنی.

در مورد حجاب نظرم این نیست چون دست خودمه که نگاه کنم یا نه ولی تو تاکسی نمی تونم که تغییر سایز بدم تا به بدن طرف نخورم.


قشنگ یه وسوسه ناجور آدمو احاطه می کنه. 

یکی که زود تسلیم میشه معلوم نیست چیکار کنه.

می خوام بگم مواظب باشید.

اون حیوون درون آدما یه دفعه از غل و زنجیرش درمیاد بیرون کارای خطرناک می کنه. دیگه کسی رو نمی شناسه تا وقتی کارش تموم میشه و سیر میشه، اون وقته که آروم میشه و عقل طرف میاد سرجاش و میاد میبینه ای دل غافل، چه گندی زده و زندگی خودشو و یکی دیگه رو خراب کرده.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد