تهوع

+گاها با یه سری صحنه مواجه میشم که میخوام بالا بیارم.

این که یه دختر با چندتا پسر دوست باشه، یعنی دوستی ای که 2 تا پسر با هم دارن و کارایی که با هم می کنن مثل شوخیای جنسی، دست زدن به همدیگه، رفتن به خونه ی هم و ... و همزمان دوست پسر مخصوص به خودشم داشته باشه.

+شما اسم اینو چی میزارین؟

چیزی جز تهوع میتونه بهتون دست بده؟

بعد جالبه امروز دیدم یکی از همین پسرا یا واقعا بوس کرد دختره رو یا تظاهر کرد به بوس کردن. اینو درست ندیدم.

و اینم بگم اینا همش تو یه آزمایشگاه که منم هستم اتفاق داره می افته.

و حقیقتا سخته تحمل دیدن و شنیدن و بودن در چنین صحنه هایی.


+یکیم نیست بگه دختر خل و چل، جمع کن خودتو یه خرده. 

اینقدر راحت اجازه میدی دست بزنن بهت و هر چیزی دلشون خواست بهت بگن؟

خوبه خودتم میدونی یه خرده دیگه به اینا رو بدی قطعا میمالنت. اصلا هم دور از انتظار نیست.

من یه پسرم، من میدونم چه اتفاقی توی پسرا می افته.

بعله میدونم به دیگران ربط نداره یه نفر چطوری لباس بپوشه و این حرفا و بلا بلا بلا

ولی یعنی  چی آخه؟

این مسخره بازیا چیه آخه؟


+دوست داری انگشتت کن آخر؟

همون طوری که یکی از همون پسرا گفت یه خرده دیگه باهاش پیش برم کارمون به انگل کردن هم میرسه.

+بدبخت شدی وسیله جنسی چندتا پسر که قشنگ دارن خودشون رو میمالن بهت. میدونی داری چیکار می کنی، ولی اینا روشن فکری نیست.

این که کم کم بمالنت نشونه روشن فکری نیست خانم محترم.

این که برسی به خودت و خوشگل باشی و لباسای خوب بپوشی اوکیه و اصلا به منم ربطی نداره ولی خاک تو سرت.