انحراف

+از اونجایی که یه آدم کمال گرام، و حد وسط رو به سختی می تونم نگه دارم، الان هم دچار یه مسئله ای شدم که قبلا توی یه انتهاش بودم، الان توی یه انتهای دیگش.

قبلا با کمتر دختری حرف میزدم یا اینکه نگاش می کردم، الان همه دخترا رو دید می زنم و با همشون می خوام حرف بزنم و دوست بشم!


خیلی حالم از خودم به هم خورد، که چی؟

داری چیکار می کنی؟

همین طور مثل علافا افتادی تو دانشکده به این و اون نیگا می کنی که چی بشه؟

الان از همه خوشت میاد.

خو آخه لامصب از قیافه و تیپشون خوشت میاد فوقش، نه از شخصیتشون که!

اگه اون جوری باشه که همه این دخترای جلف باید مناسب باشن، همه این بی بند و بارها که خودشون رو مثل حوری می کنن باید مناسب باشن که!

چرا این شکلی شدی تو؟

مگه تو هدف نداری؟

مگه تو کار نداری؟

مگه تو نباید کارایی که دوست داری رو انجام بدی، نه اینکه هی دنبال این و اون بدویی از یه راهرو به راهروی دیگه، آخرشم روت اسم بزارن که دختر بازی می کنن و این حرفا.

بدم اومد از چیزی که بهش تبدیل شدم، و دوست دارم از این عادت جدیدی که گرفتم در بیام بیرون.

و 100 درصد هم همین کارو می کنم تا عادتای قوی ای نشدن.

تا شخصیت ثابتم نشدن، تا رفتارم نشدن، تا خودم نشدن.

باید  اصلاح کنم خودمو.

جو این آزمایشگاه لعنتی هم خیلی بده.

همه دنبال خیلی عذر می خوام، بکن بکنن.

یه چیزایی میگن، یه فکرایی می کنن، یه کارایی می کنن که من حالم به هم می خورد ولی الان که می بینم کم کم منم  دارم میشم مثل اونا.


البته که قاعده 22 شمس میگه که:


"عاشق حقیقی خدا وارد میخانه که بشود، آنجا برایش نمازخانه می‌شود. اما آدم دائم الخمر وارد نمازخانه هم که بشود، آن جا برایش میخانه می‌شود. در این دنیا هر کاری که بکنیم، مهم نیتمان است، نه صورتمان"


باید برای بهتر شدن برنامه بریزم، باید برای آیندم محکم تر باشم.

این داستانا، این رویدادا، همشون می تونن یه سیاه چاله باشن که من توشون بیافتم و غرق بشم، یا اینکه می تونن یه وسیله باشن تا خودمو بهتر بشناسم و کنترل روی خودمو بیشتر کنم تا کمتر لغزش کنم.


+خدای مهربونم، خدای قشنگم، همه کس من، همه وجود من، همه هستی من، همه بود و نبود من، کمکم کن.

از هیچ کس جز خودت انتظار کمک ندارم.

به خودم کمک کن تا بتونم خودمو یاری بدم.

درسته که خیلی گناه کردم، ولی تو خودت شاهدی دلیلش چی بود.

می دونی مغزم قاطی کرده بود، روانم به هم ریخته بود، همه چیزم داغون شده بود.

خدای عزیزم، فقط به تو امید دارم و فقط روی تو حساب می کنم.

کمکم کن تا خالصانه بخوانمت، کمکم کن تا خالصانه برای تو و بندگانت کار کنم و رضایت تو رو جلب کنم.

من قول میدم این کارایی که چند وقت اخیر انجام دادم و به نظرم اشتباه بود ولی بازم انجام دادم رو دیگه انجام ندم.

کمکم کن ثابت قدم باشم.

مرسی!