ترشحات آخر شبی...

+حالا که می بینیم من بیشتر آدمِ تنهایی های دو نفره م تا جمع های چند نفره، البته که خیلی بستگی داره چه کسایی تو اون جمع باشن.

مخصوصا اگه آدمایی باشن که به دیگران تیکه میندازن تا خودشون رو بیارن بالا و چُس کنن اصطلاحا جلو دیگران

تنهایی های دو نفره میخواممم.


به نظرم من بیشتر درون گرام تا برون گرا.

موقع هایی که اطرافم خلوت تر میشه، با خودمم، کسی نیست اطرافم، خیلی راحتتر تمرکز می کنم، هدف میزارم، به کارام می رسم و اینا.


+یه چیز دیگه هم اینکه، با خودم روراست تر شدم و بیشتر فکر کردم. به این فکر کردم که هیچوقت هدفم از ایجاد رابطه، رابطه جنسی نباشه.

چون همچین فردی نیستم، ممکنه به شدت پشیمون بشم و وابسته.

پس تصمیم گرفتم هیچوقت به کسی به چشم اینکه ممکنه اصطلاحا "بده" باشه نگاه نکنم.

چون چیزی نیست که از طرف مقابلم بخوام. البته که ممکنه انتهای رابطه به ازدواج برسه، ولی من الان رو دوست دارم ببینم نه آینده رو.

+پس صرفا به کسی که هیکلش یا قیافش و اینا سک.سیه نمی خوام نزدیک بشم.

این تصمیم منه و منو از یه سردرگمی دیگه نجات میده این تصمیم...


+این رو هم بگم اینکه اولین حقوقم رو گرفتم ^___^ 

البته که همش نبود ولی یه مقداریش رو.


+خدایا مرسی 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد