+یه سری دغدغه داشتم، نوشته بودم.
جمعه حالم بد بود.
بی حوصله بودم.
نشستم ۱۱-۱۲ صفحه نوشتم. از فکرام و چیزایی که فکر میکردم دارن حالمو بد میکنن. اذیتم میکنن و اینا
اومدم شهرستان.
+امروز اما که چند روز گذشته دوباره نشستم به این نوشته ها نیگا کردم.
دیدم تنها چیزی که نیاز داشتم یه خرده فاصله گرفتن از هیاهو بود.
تو هسته ی مشکلات و کارها و ... بودم. به اضافه ی یه چیزای دیگه. مسایل عاطفی که هنوز براش نتونستم کاری کنم.
الان ولی به نظرم بهترم.
دارم راحتتر نفس میکشم، به آینده امیدوارترم.