98. افکار نصفه شبی...

+از هر زمان دیگه بیشتر این ۷ سال گذشته جلو چشمم میاد.

اینکه واقعا چیکار کردم؟ دارم چیکار میکنم؟

اصن دارم کار درستو میکنم؟ واقعا؟

من الان ۲۵ سالمه! 

نباید خیلی چیزا رو شروع میکردم قبلا؟ 

نباید خیلی بیشتر درآمد داشتم، زودتر کار میکردم؟ 

نباید تجربه‌هام بیشتر می بود؟

۳-۴ سال خیلی مهم رو الکی سر هیچ و پوچ حرص خوردم. سر چیزایی که پشیزی ارزش نداشتن. با وقت خیلی کمتر میشد حلشون کرد.

ولی کل زندگیمو گذاشتم روشون. 

استرس، اضطراب. 

حس میکنم الکی‌ عمرم هدر رفت سر هیچی.


++الان اما یه چیزی یادم اومد. نشخوار فکری و خودخوری، یعنی همین کاری که الان میکنم خودش باعث شد وقتم بیشتر هدر بره.

شاید بهتر باشه فک کنم الان ۱۸ سالمه، از الان زندگیمو اون شکلی که میخوام درست کنم.

کی میدونه، کی میدونه چی میشه؟ 

کاشکی بشه. کاشکی سال‌های دور و دراز داشته باشم تا بتونم جبران کنم وقت هدر رفته رو.


+++دوست داشتم وبم قدیمی تر بود. حداقل یه دستاورد ملموس میشد از سال‌های گذشته. 

الانم خاطره‌های خیلی زیادی توشه. بیشتر از ۲ سال خاطره. 

++++دوستتون دارم :))


نظرات 2 + ارسال نظر
رها شنبه 6 اردیبهشت 1399 ساعت 23:09

نمیدونم دنبال چه چیزایی هستی و چه چیزایی به نظرت مهم تره، ولی خب اگه فکر میکنی داری وقتتو واسه چیز اشتباهی میذاری، پس تغییرش بده.


تصمیم گیری همیشه‌ی خدا برام سخت بوده، بین دوراه موندن جزو چیزایی که مغزمو میخوره

رها شنبه 6 اردیبهشت 1399 ساعت 13:11

منم هر بار یاد چند سال اخیر زندگیم میفتم دلم میسوزه که ۳سال رو بیخود هدر دادم. کاش فقط هدر دادن بود، چقدر تو اون ۳ سال به خودم و حتی خونوادم آسیب زدم. یه وقتایی واقعااا حسرت میخورم. ولی اگه فقط یه چیز از اون دوران بدست آورده باشم، اینه که میدونم از اینجا به بعدو هدر نمیدم. خیلی بیشتر از اطرافیانم قدر زمانو میدونم. این خیلی ارزش داره.

خب خیلی خوبه که قدرشو میدونی
من اینطور احساس میکنم که الانم قدرشو نمیدونم
دنبال یه چیزاییم که شاید مهم باشه ولی خب چیزای مهمتره رو ول کردم :(((

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد