168. حس پوچی و خلا و دل تنگی فوق العاده و ناراحتی

+خیلی دلم تنگشه

شایدم دلم تنگه اون حسه

خلاصه فوق العاده احساس خلا دارم. دوست دارم خلا رو پر کنم. 

افتادم تو خونه رو زمین، مثل معتادا که مواد بهشون نرسیده.

دارم به خودم میپیچم، که چیکار کنم.

موقع کات شدن میگفتم خداروشکر دیگه استرس نمیکشم.

الان ولی شدیدا حس بدی دارم، که چرا سخت گرفتم به خودم و به اون.

که چرا اون اینقدر سخت گرفت به من.

تو همون مدت کوتاه چندبار خورد شدم. چرا؟ چون تا حالا رابطه درست حسابی نداشتم و اونم هی اینو میکوبوند تو صورتم.

ولی الان باز دلم تنگشه.

چقد سخته.

حالا خیلی کوتاه بود مدتش، اگه یکی دو سال بودیم و بعدش کات میکردیم چی؟

قطعا میمردم و زنده نمی موندم. 


*شاید ساخته نشدم برا این جور روابط*


شاید بهتره به فکر زن گرفتن باشم، که میدونی همیشه هست و لازم نیست نگران رفتنش باشی.

نمیدونم خلاصه الان فوق العاده حس پوچی و خلا و دل تنگی فوق العاده و ناراحتی توام دارم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد