225. این روزا

+میدونی خیلی وقته که سرگردونم

نمیدونم اصن این راهی که میرم درسته

یا نه مثل یه برگ تو یه طوفان برا خودم دارم چرخ میزنم و میرقصم و اینور اونور میرم

++هی میگم نه این کاری که دارم میکنم خوب نیست، راضیم نمیکنه. باید برم یه کار دیگه و فلان. البته پولش خوبه شاید برا همین موندم توش

هی میگم نه این کاری نیست که تو توش استعداد داشته باشی، برو طراحی سایتی، فتوشاپی پریمیری چیزی یاد بگیر اینا به روحیه تو بیشتر میخوره. 

راحتتر میتونی تو این مهارتا پیشرفت کنی و اینا

نمیدونم شاید باید از کسی که اینا رو کار کرده یا میکنه بپرسم که چالشای هر کدوم چطوریه و اونجوری که من فکر میکنم هست یا نه

کلا هی دوست دارم مهارت جدید یاد بگیرم ولی خیلی خیلی فکر میکنم، خیلیم گشاد بازی درمیارم وقت تلف میکنم رو دختر مختر و همه چی، تهشم به هیچ کدوم نمیرسم بازم خودمو سرزنش میکنم که چرا حداقل تلاش نمیکنی دربیایی از دایره امنت.

می‌بینی؟ کلا خود درگیرم!


+++یه رابطه رو شروع کردم ولی فک کنم تموم شده. خیلی شرط و شروط گذاشت رو همه چی و فلان. خوشم نیومد حسمم خوابید بهش و ...

+همینه که به عنوان بازیکن آزاد دوباره اعلام وجود میکنم :))

نظرات 1 + ارسال نظر
خانوم ف چهارشنبه 21 دی 1401 ساعت 15:12 http://Khanomef.blogsky.com

حست بخوابه مهم نیست اون یکی چیز نباید بخوابه


متاسفانه اونم خوابوند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد