236. وبلاگ های قدیمی

+یهو رفتم یه وبلاگی که قبلنا میخوندم رو دیدم

آخرین مطالبش برا 5 ساااال پیش بود. 5 سال!

حقیقتا جا خوردم که اینقدر زمان داره زود میگذره و من اصن حواسم نیست و تو روزمرگی گم شدم...

++یاد نویسنده اون وبلاگ هم افتادم. چقد رنج و عذاب داشت میکشید. کاش اون موقع مثل الانم بودم و میتونستم کمکی کنم بهش

ولی اون موقع جوانی خام بودم.

+++این خونه ایم که اومدم دقیقا 5 سال پیش بود. فاااک واقعا. 5 ساله من اینجام.

2 سالم تو یه خونه دیگه بودم.

من 7 ساله دارم تنها زندگی میکنم. فاک مجدد.

دیگه پیش من از تنهایی کسی نباید حرف بزنه. همیشه خودم بودم، تو همه مشکلات و خوشحالیا...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد