241. ساختار

+دوست دارم به زندگیم یه ساختار بدم

یه ساختار که بدونم تو طولانی مدت باعث پیشرفتم بشه. 

ولی خب شاید یه مقدار عجولم

یهو کارایی که میکنم رو ول میکنم.

شاید به خاطر برنامه ریزی نداشتنه.

نمیدونم خیلی وقته بیزارم از برنامه ریزی کردن، مدون کردن سیستم زندگیم، اینکه به چی و کجا باید برسم.

اصلا به هیچکدوم اینا فک نمیکنم. هی میگم حالا بریم جلو ببینم چی میشه :/

خب این خوب نیست، میدونم خوب نیست ولی دارم به همین منوال ادامه میدم زندگی رو.

ازینجا به بعد صرفا دارم از تایپ کردن لذت میبرم. حداقل به نظر خودم سرعت تایپم بد نیست.

همین لحظه که دارم به تایپ کردن فک میکنم سرعتم به شدت افت کرد.

همین دیگه، یه نشونه دیگه که خودآگاه شدن باعث تپق زدن تو هر کاری میشه که ناخودآگاه داری انجامش میدی. فک میکنی بهش و مختل میشه.

فک میکنی به عمل نفس کشیدن و مختل میشه. باید خودت تصمیم بگیری کاره رو ببری جلو. خب این انرژی ازت میبره، این باعث میشه زمانت گرفته بشه.

و ...

نظرات 1 + ارسال نظر
فاضله شنبه 12 فروردین 1402 ساعت 22:30 http://golneveshteshgh.blogsky.com

خیلی خوب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد